دانلود پاورپوینت با موضوع مهارت حل مسئله،
در قالب ppt و در 20 اسلاید، قابل ویرایش.
بخشی از متن پاورپوینت:
بابك سال چهارم رشته پزشكي است. وي دوست دارد از خانواده مستقل شود و ازدواج كند ولي اگر بخواهد مستقل شود بايد كاركند واخيراً نامزدش به‌او گفته است در صورتي كه زودتر براي ازدواجشان فكري نكند، بايد از هم جدا شوند. اما اگر بابك ازدواج بكند بايد كاركند چون مي‌خواهد از خانواده مستقل شود و دراين حالت ديگر قادر به ادامه تحصيل نخواهد بود.
به نظر شما احساس بابك چيست؟
‘حل مسئله’ عبارت است از فرايند شناختي- رفتاري ای كه توسط خود فرد هدايت مي‌شود و فرد سعي مي‌كند با كمك آن راه‌حل‌هاي مؤثر يا سازگارانه‌اي براي مسايل زندگي روزمره خويش پيدا كند. به اين ترتيب حل مسئله يك فرايند آگاهانه، منطقي، تلاش بروهدفمند است.
راه حل مسئله، يك ‘پاسخ مقابله‌اي’ است. وقتي فردي به حل مسئله مي‌پردازد، نوعي مقابله انجام مي‌دهد. مقابلهي فرد مي‌تواند مؤثر يا نامؤثر باشد. زماني مقابله مؤثر است كه مسئله حل شود و البته مسئله به‌گونه‌اي حل شود كه حداكثر نتايج، مثبت به‌دست آمده و حداقل عواقب منفي به بار آيد.
مقابلهي مسئله‌مدار و مقابلهي هيجان‌مدار
هدف مقابلهي مسئله‌مدار، تغيير شرايط استرس‌آفرين در جهت بهبود وضعيت و كاهش فشار و حل مسئله است.
هدف مقابلهي هيجان‌مدار، مديريت هيجان‌هاي ايجاد‌شده در اثر موقعيت استرس‌آفرين است.
انواع مقابله‌هاي مسئله‌مدار و هيجان‌مدار
مقابله‌هاي فعال (مثل اقدام عملي يا تلاش در جهت برطرف نمودن مسئله)
برنامه‌ريزي (مثل فكر كردن در مورد اين كه چگونه مي‌توان با مسئله يا مشكل روبرو شد يا برنامه ريزي در مورد اقدامات فعالانه‌اي كه بايد براي مقابله صورت گيرند)
تلاش در جهت يافتن منابع حمايت اجتماعي كه مي‌توانند عملاً مؤثر واقع شوند (مثلاً كمك گرفتن، كسب اطلاعات، يا نظر مشورتي گرفتن در مورد آنچه كه بايد در جهت حل مسئله صورت گيرد)
در پي حمايت اجتماعي عاطفي برآمدن (حس دلسوزي و حمايت عاطفي كسي را به‌دست آوردن)
كنار گذاشتن ساير فعاليت‌ها (توجه نكردن به ساير فعاليت‌هايي كه فرد انجام مي‌دهد تا به اين ترتيب بتواند با تمام قوا و با تمركز كامل به حل مسئله بپردازد)
پناه بردن به مذهب (افزايش فعاليت و رفتارهاي مذهبي)
تفسير مجدد مسئله به سبكي مثبت و آن را به عنوان فرصتي براي رشد و بلوغ اجتماعي ديدن (از موقعيت نهايت استفاده را براي رشد كردن و مسئله را از جنبه‌هاي مثبت و سازنده‌ي آن ديدن)
بازداري مقابله ( مقابلهي منفعلانه به‌صورت عقب‌نشيني و دست از تلاش برداشتن تا زماني كه شرايط به شكلي در آيد كه راهبردهاي مقابله‌اي فرد بتوانند مؤثر واقع شوند)
تسليم شدن، دست از تلاش كشيدن و پذيرش شرايط (مثلاً پذيرفتن اين واقعيت كه استرس اتفاق افتاده‌است و مسئله واقعي است)
تمركز بر تخليه احساسات (توجه زياد به ناراحتي و فشار رواني اي كه فرد تجربه مي‌كند و تمايل به تخليه اين هيجانات)
انكار (تلاش براي ناديده گرفتن رويداد مسئله‌آفرين)
پرت كردن حواس خويش (فكر نكردن به هر آنچه كه يادآور مسئله است مثلآ خيال‌پردازي، خوابيدن يا سرگرم كردن خود با موضوعات ديگر)
انجام رفتارهايي غير از حل مسئله (مثلاً دست از تلاش كشيدن، تسليم شدن و به دنبال هدفي كه مسئله آفريده است نرفتن)
مصرف الكل و مواد مخدر (استفاده از الكل و مواد مخدر يا دارو به عنوان راهي براي فراموش كردن مسئله)
شوخي (مسئله را به شوخي گرفتن يا طنز پردازي در مورد آن)
مقابله‌هاي هيجان‌مدار سازگارانه و ناسازگارانه
مقابله‌هاي هيجان‌مدار ناسازگارانه نه‌تنها منجر به حل مسئله نمي‌شوند بلكه آسيب‌هاي اجتماعي و رواني نيز به‌دنبال مي‌آورند، درحالي‌كه مقابله‌هاي هيجان‌مدار سازگارانه منجر به كاهش موقت استرس و ناراحتي ناشي از رويارويي با شرايط بغرنج مي‌شوند ولي در هر حال چون هيجان‌مدار هستند با عث تسكين فرد مي‌شوند اما اقدامي عملي در جهت حل مسئله نيستند و در نيتجه مسئله را حل نمي‌كنند.
به‌منظور اتخاذ يك مقابلهي مسئله‌مدار سازنده (به‌جاي مقابله هيجان‌مدار غير مؤثر) فرد بايد
متوجه شود مسئله‌اي به‌وجود آمده است و وجود مسئله را انكار نكند.
آنچه را كه اتفاق افتاده است به شكل يك مسئله ببيند و نه به عنوان يك مشكل غامض يا لاينحل.
توجه داشته باشد كه حل مسئله براي سلامت رواني و رفاه اجتماعي او حايز اهميت است.
به اين باور رسيده باشد كه خودش قادر به حل مسئله است و مسئله نيز قابل حل شدن است.
بداند كه حل مسئله نياز به زمان و تلاش دارد و مايل باشد وقت يازمان كافي را به حل مسئله اختصاص بدهد.
به نظر شما احساس بابك چيست؟
‘حل مسئله’ عبارت است از فرايند شناختي- رفتاري ای كه توسط خود فرد هدايت مي‌شود و فرد سعي مي‌كند با كمك آن راه‌حل‌هاي مؤثر يا سازگارانه‌اي براي مسايل زندگي روزمره خويش پيدا كند. به اين ترتيب حل مسئله يك فرايند آگاهانه، منطقي، تلاش بروهدفمند است.
راه حل مسئله، يك ‘پاسخ مقابله‌اي’ است. وقتي فردي به حل مسئله مي‌پردازد، نوعي مقابله انجام مي‌دهد. مقابلهي فرد مي‌تواند مؤثر يا نامؤثر باشد. زماني مقابله مؤثر است كه مسئله حل شود و البته مسئله به‌گونه‌اي حل شود كه حداكثر نتايج، مثبت به‌دست آمده و حداقل عواقب منفي به بار آيد.
مقابلهي مسئله‌مدار و مقابلهي هيجان‌مدار
هدف مقابلهي مسئله‌مدار، تغيير شرايط استرس‌آفرين در جهت بهبود وضعيت و كاهش فشار و حل مسئله است.
هدف مقابلهي هيجان‌مدار، مديريت هيجان‌هاي ايجاد‌شده در اثر موقعيت استرس‌آفرين است.
انواع مقابله‌هاي مسئله‌مدار و هيجان‌مدار
مقابله‌هاي فعال (مثل اقدام عملي يا تلاش در جهت برطرف نمودن مسئله)
برنامه‌ريزي (مثل فكر كردن در مورد اين كه چگونه مي‌توان با مسئله يا مشكل روبرو شد يا برنامه ريزي در مورد اقدامات فعالانه‌اي كه بايد براي مقابله صورت گيرند)
تلاش در جهت يافتن منابع حمايت اجتماعي كه مي‌توانند عملاً مؤثر واقع شوند (مثلاً كمك گرفتن، كسب اطلاعات، يا نظر مشورتي گرفتن در مورد آنچه كه بايد در جهت حل مسئله صورت گيرد)
در پي حمايت اجتماعي عاطفي برآمدن (حس دلسوزي و حمايت عاطفي كسي را به‌دست آوردن)
كنار گذاشتن ساير فعاليت‌ها (توجه نكردن به ساير فعاليت‌هايي كه فرد انجام مي‌دهد تا به اين ترتيب بتواند با تمام قوا و با تمركز كامل به حل مسئله بپردازد)
پناه بردن به مذهب (افزايش فعاليت و رفتارهاي مذهبي)
تفسير مجدد مسئله به سبكي مثبت و آن را به عنوان فرصتي براي رشد و بلوغ اجتماعي ديدن (از موقعيت نهايت استفاده را براي رشد كردن و مسئله را از جنبه‌هاي مثبت و سازنده‌ي آن ديدن)
بازداري مقابله ( مقابلهي منفعلانه به‌صورت عقب‌نشيني و دست از تلاش برداشتن تا زماني كه شرايط به شكلي در آيد كه راهبردهاي مقابله‌اي فرد بتوانند مؤثر واقع شوند)
تسليم شدن، دست از تلاش كشيدن و پذيرش شرايط (مثلاً پذيرفتن اين واقعيت كه استرس اتفاق افتاده‌است و مسئله واقعي است)
تمركز بر تخليه احساسات (توجه زياد به ناراحتي و فشار رواني اي كه فرد تجربه مي‌كند و تمايل به تخليه اين هيجانات)
انكار (تلاش براي ناديده گرفتن رويداد مسئله‌آفرين)
پرت كردن حواس خويش (فكر نكردن به هر آنچه كه يادآور مسئله است مثلآ خيال‌پردازي، خوابيدن يا سرگرم كردن خود با موضوعات ديگر)
انجام رفتارهايي غير از حل مسئله (مثلاً دست از تلاش كشيدن، تسليم شدن و به دنبال هدفي كه مسئله آفريده است نرفتن)
مصرف الكل و مواد مخدر (استفاده از الكل و مواد مخدر يا دارو به عنوان راهي براي فراموش كردن مسئله)
شوخي (مسئله را به شوخي گرفتن يا طنز پردازي در مورد آن)
مقابله‌هاي هيجان‌مدار سازگارانه و ناسازگارانه
مقابله‌هاي هيجان‌مدار ناسازگارانه نه‌تنها منجر به حل مسئله نمي‌شوند بلكه آسيب‌هاي اجتماعي و رواني نيز به‌دنبال مي‌آورند، درحالي‌كه مقابله‌هاي هيجان‌مدار سازگارانه منجر به كاهش موقت استرس و ناراحتي ناشي از رويارويي با شرايط بغرنج مي‌شوند ولي در هر حال چون هيجان‌مدار هستند با عث تسكين فرد مي‌شوند اما اقدامي عملي در جهت حل مسئله نيستند و در نيتجه مسئله را حل نمي‌كنند.
به‌منظور اتخاذ يك مقابلهي مسئله‌مدار سازنده (به‌جاي مقابله هيجان‌مدار غير مؤثر) فرد بايد
متوجه شود مسئله‌اي به‌وجود آمده است و وجود مسئله را انكار نكند.
آنچه را كه اتفاق افتاده است به شكل يك مسئله ببيند و نه به عنوان يك مشكل غامض يا لاينحل.
توجه داشته باشد كه حل مسئله براي سلامت رواني و رفاه اجتماعي او حايز اهميت است.
به اين باور رسيده باشد كه خودش قادر به حل مسئله است و مسئله نيز قابل حل شدن است.
بداند كه حل مسئله نياز به زمان و تلاش دارد و مايل باشد وقت يازمان كافي را به حل مسئله اختصاص بدهد.
